ضرب‌المثل به فرانسوی

۱۰۰ ضرب‌المثل به فرانسوی

ضرب‌المثل‌ها عبارت‌های کوتاه و حکمت‌آموزی هستند که در فرهنگ هر زبان نقش مهمی دارند. زبان فرانسوی نیز پر است از ضرب‌المثل‌هایی که مفاهیم انسانی و عبرت‌های تاریخی را در بر دارند. بر اساس یک منبع آموزشی، نزدیک به ۶۰۰۰ ضرب‌المثل فرانسوی به عنوان میراث مشترک فرهنگی مردم فرانسه ثبت شده است که نشان می‌دهد این ضرب‌المثل‌ها همیشه بازتاب‌دهنده دیدگاه‌ها و تجربه‌های اجتماعی هستند

. در جدول زیر ۱۰۰ ضرب‌المثل رایج فرانسوی همراه با معادل فارسی هر یک گردآوری شده است این فهرست بر اساس منابع آموزشی زبان فرانسه تنظیم شده است:

ضرب‌المثل فرانسوی

معادل فارسی

Bonne renommée vaut mieux que ceinture dorée

نام نیک بهتر از کمربند طلاست

Bon chien chasse de race

سگ خوب به دنبال نژاد خود می‌رود

Bon sang ne peut mentir

خون خوب نمی‌تواند دروغ بگوید

C’est au fruit qu’on connait l’arbre

از میوه است که می‌توان درخت را شناخت

Bien mal acquis ne profite jamais

مال حرام برکت ندارد

Assez de baratin

این‌قدر لاف نزن

Je vais lui montrer de quel bois je me chauffe

به او نشان خواهم داد که یک من ماست چقدر کره دارد

Gare à toi

مراقب خودت باش! وای به حالت!

Ça ne te regarde pas

به تو ربطی ندارد!

J’en ai rien à foutre

به من ربطی ندارد! به من چه!

C’est le bouquet

دیگر شورش را در آورده!

Ça boume

اوضاع روبراه است!

Ça gaze

همه چیز روبراه است؟ چه خبر؟

Tu me manques

دلم برایت تنگ شده

Vouloir, c’est pouvoir

خواستن توانستن است

Aide-toi, le ciel t’aidera

از تو حرکت، از خدا برکت

Mieux vaut tard que jamais

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است

Après la pluie, le beau temps

پایان شب سیه، سپید است

Loin des yeux, loin du cœur

از دل برود هر آنچه از دیده برفت

Rira bien qui rira le dernier

آخرش خوش است آخرش قهقهه می‌زند

L’habit ne fait pas le moine

لباس رهبانیت، راهب نمی‌سازد

Chat échaudé craint l’eau froide

مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می‌ترسد

Qui ne dit mot consent

سکوت علامت رضاست

Une hirondelle ne fait pas le printemps

با یک گل بهار نمی‌شود

Le temps, c’est de l’argent

وقت، طلاست

L’habitude est une seconde nature

عادت، طبیعت ثانوی است

Les petits ruisseaux font les grandes rivières

قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود

À bon vin point d’enseigne

مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید

Qui cherche, trouve

جوینده، یابنده است

Heureux au jeu, malheureux en amour

در بازی خوش‌اقبال، در عشق بداقبال

Tourner sept fois sa langue dans sa bouche

قبل از حرف زدن هفت‌بار خوب فکر کن

Un tiens vaut mieux que deux tu l’auras

یک پرنده در دست، بهتر از دو پرنده در شاخ و برگ است

Tout ce qui brille n’est pas or

آن‌چه برق می‌زند الزاما طلا نیست

Faire d’une pierre deux coups

با یک تیر، دو نشان زدن

Vendre la peau de l’ours avant de l’avoir tué

قبل از تخم گذاشتن مرغ، جوجه‌هایش را شمردن

Mieux vaut plier que rompre

تطبیق بده و نجات پیدا کن

À bon entendeur, salut

برای شخص حرف‌گوش‌کن، یک حرف کافی است

Autant de têtes, autant d’avis

آدم‌ها عقاید مختلفی دارند

Qui va lentement va sûrement

کسی که آهسته می‌رود، مطمئن می‌رود

Qui vole un œuf, vole un bœuf

تخم‌مرغ دزد، شتر دزد می‌شود

L’homme ne se mesure pas à l’autre

فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه

Mon petit doigt m’a dit

انگشت کوچیکم بهم گفته است

Se croire sorti de la cuisse de Jupiter

از دماغ فیل افتادن

Tête de fou ne blanchit pas

آدم بی‌عقل هرگز عاقل نمی‌شود

Ce n’est pas ton affaire, ce n’est pas mes oignons

به تو چه، به من چه

Entre l’arbre et l’écorce il ne faut pas mettre le doigt

بین دو دوست قهرکرده دخالت مکن دوست دعوا کند، ابله باور کند

L’erreur est humaine

انسان جایزالخطاست

Qui veut la fin, veut les moyens

هر که منتظر نتیجه است، باید ابزار آن را هم بخواهد

Jamais deux sans trois

هیچ دو تا نیست که سه نشود

Avoir faim de loup

مثل گرگ گرسنه بودن

Il faut battre le fer pendant qu’il est chaud

تا آهن داغ است باید آن را کوبید

Tout vient à point à qui sait attendre

وقت صبر کن، شربت تلخ می‌رسد شیرین می‌شود

Le renard change de poil et non de naturel

رنگ عوض می‌شود ولی ماهیت تغییر نمی‌کند

Il m’a posé un lapin

او مرا سر قرار گذاشت منو کاذب گذاشت

Les petits ruisseaux font les grandes rivières

قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود تکرار

Marcher sur le talon

سایه به سایه کسی راه رفتن

Qui court deux lièvres à la fois n’en prend aucun

کسی که دو خرگوش را همزمان تعقیب کند، هیچ‌کدام را نمی‌گیرد

Brebis qui bêle perd sa gouleé

آدم پرحرف، فرصت را از دست می‌دهد

Qui n’avance pas, recule

کسی که پیش نمی‌رود، پس می‌رود

Mieux vaut prévenir que guérir

پیشگیری بهتر از درمان است

Tenir mieux que courir

داشتن بهتر از دویدن است

Petit à petit, l’oiseau fait son nid

قطره قطره جمع گردد دریا شود

Avoir les nerfs d’acier

اعصاب پولادین داشتن

On n’a rien pour rien

آدم هیچ‌چیز را مفت به دست نمی‌آورد

Le ver est dans le fruit

کرم در میوه است کار از کار گذشته است

J’ai un autre chat à battre

کار مهم‌تری دارم

La fin justifie les moyens

هدف وسیله را توجیه می‌کند

J’en ai vu toutes les couleurs

همه رنگ‌ها را دیده‌ام سرد و گرم روزگار را چشیده‌ام

Les goûts et les couleurs, ça ne se discute pas

بر سر سلیقه نمی‌شود بحث کرد

Santé passe richesse

سلامتی از ثروت برتر است

L’argent ne fait pas le bonheur

پول خوشبختی نمی‌آورد ولی در داشتنش کمک می‌کند

On ne peut empêcher le chien d’aboyer, ni le menteur de mentir

نمی‌توان مانع واق زدن سگ یا دروغ‌گویی دروغگو شد

Aime-toi et tu auras des amis

خودت را دوست بدار، دوستانی خواهی داشت

La douceur du miel ne console pas de la piqûre de l’abeille

شیرینی عسل نمی‌تواند نیش زنبور را تسکین دهد

Avec du temps et de la patience, on vient à bout de tout

با گذشت زمان و صبر، به همه چیز می‌رسیم

Celui qui sème l’injustice moissonne le malheur

هر که بی‌عدالتی بکارد، بدبختی درو می‌کند

À vouloir trop avoir, l’on perd tout

با طمع زیاد، همه چیز را از دست می‌دهی

Quand Dieu donne le mal, il donne aussi le remède

وقتی خدا درد می‌دهد، درمان هم می‌دهد

Il n’y a pas de grenouille qui ne trouve son crapaud

هیچ قورباغه‌ای نیست که وزغش را پیدا نکند

On attrape plus vite un menteur qu’un voleur

دروغگو را سریع‌تر از دزد می‌توان گرفت

Donner, c’est donner; reprendre, c’est voler

دادن یعنی بخشیدن؛ پس گرفتن یعنی دزدی

Il vaut mieux arriver en retard qu’arriver en corbillard

بهتر است دیر برسید تا با تابوت برسید

Ne faites pas à autrui ce que vous ne voudriez pas qu’on vous fasse

کاری را که نمی‌خواهید دیگران با شما بکنند، با دیگران نکنید

Le visage est le miroir du cœur

صورت آیینه‌ی دل است

Au jeu d’échecs, les fous sont les plus près du roi

در شطرنج، فیل‌ها برادران به شاه نزدیک‌ترند

Ne remets pas au lendemain ce que tu peux faire le jour même

کاری را که می‌توانی امروز انجام دهی، به فردا نینداز

L’école de la vie n’a point de vacances

مدرسه‌ی زندگی تعطیلی ندارد

La vengeance est un plat qui se mange froid

انتقام غذایی است که بهتر است سرد خورده شود

Par la ruse, on peut prendre un lion; par la force, pas même un grillon

با زرنگی می‌توان شیر را گرفت، با زور حتی جیرجیرک را هم نمی‌توان گرفت

La liberté des uns s’arrête où commence celle des autres

آزادی هر کسی در جایی پایان می‌یابد که آزادی دیگران آغاز شود

Il ne faut pas vendre la peau de l’ours avant de l’avoir tué

نباید پوست خرس را قبل از کشتن آن فروخت

Les apparences sont souvent trompeuses

ظاهر اغلب آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست

Qui peut le plus, peut le moins

هر که از عهده کار بزرگ برآید، از عهده کار کوچک نیز برمی‌آید

Chose promise, chose due

وعده داده شده، باید ادا شود

Qui sème le vent récolte la tempête

هر که باد بکارد، طوفان درو می‌کند

Il ne faut pas mettre la charrue avant les bœufs

نباید گاری را قبل از اسب جلو انداخت

Qui vivra verra

هر که زنده بماند، خواهد دید

Les murs ont des oreilles

دیوارها گوش دارند

À bon chat, bon rat

این به آن در

Un malheur ne vient jamais seul

بدبیاری تنها نمی‌آید بدشانسی دوتا دوتاست

کاربرد ضرب‌المثل‌ها در زبان فرانسوی

ضرب‌المثل‌ها عموماً در گفتار غیررسمی و روزمره زبان فرانسوی کاربرد دارند و می‌توانند به جذاب‌تر شدن گفتگو کمک کنند. به گفته یکی از منابع آموزشی، ضرب‌المثل‌ها در متون رسمی فرانسوی چندان رایج نیستند اما در مکالمات دوستانه نقش مؤثری دارند. برای مثال، ضرب‌المثل معروف «اینطور نیست که مجبور باشی آب دریا بنوشی» Ce n’est pas la mer à boire ریشه‌ای ادبی دارد و از داستانی قرن هفدهم اقتباس شده است.

  • استفاده از ضرب‌المثل‌ها می‌تواند بیان حالت‌ها و احساسات را غنی‌تر کند؛ به‌طوری که فرد صحبت‌کننده را صمیمی‌تر و شاعرانه‌تر نشان می‌دهد.
  • بسیاری از ضرب‌المثل‌های فرانسوی معادل فارسی دقیقی دارند. مثلاً ضرب‌المثل «از تو حرکت از خدا برکت» مصداق مفهوم عبارت Aide-toi, le ciel t’aidera است. همین‌طور ضرب‌المثل «هر گردی گردو نیست» معنای مشابهی با Tout ce qui brille n’est pas or دارد.
  • برخی ضرب‌المثل‌ها فرهنگ ویژه فرانسوی را منعکس می‌کنند و معادل مستقیمی در فارسی ندارند؛ مثلاً «قبل از تخم گذاشتن مرغ، جوجه‌هایش را شمردن» Vendre la peau de l’ours avant de l’avoir tué مفهوم کلماتی دارد که در فارسی به توصیه‌های مشابه بازمی‌گردد.
Ce n’est pas la mer à boire

نکات یادگیری ضرب‌المثل‌های فرانسوی

  • برای به‌خاطر سپردن ضرب‌المثل‌ها، مطالعه متون فرانسوی و تماشای فیلم‌ها یا سریال‌های این زبان بسیار مفید است تا کاربرد عملی آن‌ها را ببینید.
  • مرور معادل‌های فارسی ضرب‌المثل‌ها کمک می‌کند معانی و کاربردهای آن‌ها را بهتر درک کنید همان‌طور که در جدول بالا مثال‌هایی ارائه شده است.
  • منابع آموزش زبان مانند سایت چرب‌زبان فهرست‌های آماده ضرب‌المثل را به همراه توضیح ارائه می‌دهند که می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد.
  • تکرار و به‌کارگیری ضرب‌المثل‌ها در مکالمات خودتان باعث ماندگاری آن‌ها در ذهن می‌شود.

نتیجه‌گیری

ضرب‌المثل‌ها بخش ارزشمندی از زبان فرانسوی هستند که نشان‌دهنده تجربه و فرهنگ مردمان فرانسه‌اند . یادگیری این عبارات می‌تواند در بیان طبیعی‌تر، روان‌تر و پرمعناتر در گفتگوهای روزمره به شما کمک کند. استفاده صحیح و به‌جا از ضرب‌المثل‌ها نه‌تنها دایره واژگان را غنی می‌کند، بلکه با نشان دادن درک عمیق از فرهنگ زبان مقصد، تأثیر مثبت بر شنوندگان خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید